يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اجْتَنِبُواْ كَثِيراً مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُواْ وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضاً أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ
هانای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری گمانها اجتناب کنید که بعضی از گمانها گناه است، و از عیوب مردم تجسس مکنید و دنبال سر یکدیگر غیبت مکنید، آیا یکی از شما هست که دوست بدارد گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ قطعا از چنین کاری کراهت دارید و از خدا پروا کنید که خدا توبه پذیر مهربان است.
مفردات:
اقسام سوء ظن و بدگمانی
سوء ظن اقسامی دارد که بعضی پسندیده و برخی ناپسند است:
۱. سوءظن به خدا، چنانکه در حدیث میخوانیم: کسی که از ترس خرج ومخارج زندگی ازدواج نمیکند، در حقیقت به خدا سوء ظن دارد؛ گویا خیال میکند اگر تنها باشد خدا قادر است رزق او را بدهد، ولی اگر همسر داشته باشد، خدا قدرت ندارد. این سوءظن، مورد نهی است.
۲. سوء ظن به مردم، که در این آیه از آن نهی شده است.
۳. سوء ظن به خود، که مورد ستایش است. زیرا انسان نباید به خود حسن ظن داشته باشد و همه کارهای خود را بیعیب بپندارد. حضرت علیعلیه السلام در برشمردن صفات متّقین در خطبه همام میفرماید: یکی از کمالات افراد باتقوا آن است که نسبت به خودشان سوء ظن دارند.
آری، افرادی که خود را بیعیب میدانند، در حقیقت نور علم و ایمانشان کم است و با نور کم، انسان چیزی نمیبیند. اگر شما با یک چراغ قوّه وارد سالنی بزرگ شوید، جز اشیای بزرگ چیزی را نمیبینید، ولی اگر با نور قوی مانند پرژکتور وارد سالن شدید، حتّی اگر چوب کبریت یا سنجاقی در سالن باشد میتوانید آن را ببینید.
افرادی که نور ایمانشان کم است، جز گناهان بزرگ چیزی به نظرشان نمیآید و لذا گاهی میگویند: ما که کسی را نکشتهایم! از دیوار خانهای که بالا نرفتهایم! و گناه را تنها این قبیل کارها میپندارند، امّا اگر نور ایمان زیاد باشد، تمام لغزشهای ریز خود را نیز میبینند و به درگاه خدا ناله و استغفار میکنند.
اگر کسی نسبت به خود خوشبین شد، هرگز ترقّی نمیکند. او مثل کسی است که دائماً به پشت سر خود و به راههای طی شده نگاه میکند و به آن مغرور میشود، ولی اگر به جلو نگاه کند و راههای نرفته را ببیند، خواهد دانست که نرفتهها چند برابر راههای رفته است!
غیبت و پیامدهای آن
غیبت آن است که انسان در غیاب شخصی چیزی بگوید که مردم از آن خبر نداشته باشند و اگر آن شخص بشنود، ناراحت شود.
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرموند: دست از سر مردهها بردارید و بدیهای آنان را بازگو نکنید، کسی که مُرد، خوبیهایش را بیان کند. (نهجالفصاحه، حدیث۲۶۴.)
امام صادق علیهالسلام فرموند: غیبت کننده اگر توبه کند، آخرین کسی است که وارد بهشت میشود و اگر توبه نکند، اوّلین کسی است که به دوزخ برده میشود. (مستدرك، ج۹، ص۱۱۷.)
امام رضا علیهالسلام از امام سجاد علیهالسلام نقل میکند که هر کس از ریختن آبروی مسلمانان خود را حفظ کند، خداوند در قیامت لغزشهای او را نادیده میگیرد. (بحار، ج۷۲، ص۲۵۶.)
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: هر کس زن یا مردی را غیبت کند، تا چهل روز نماز و روزهاش پذیرفته نمیشود. (بحار، ج۷۲، ص۲۵۸.)
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: در قیامت هنگامی که نامهی اعمال انسان به دست او داده میشود، عدّهای میگویند: چرا کارهای خوب ما در آن ثبت نشده است؟ به آنها گفته میشود: خداوند، نه چیزی را کم و نه چیزی را فراموش میکند، بلکه کارهای خوب شما به خاطر غیبتی که کردهاید از بین رفته است. در مقابل افراد دیگری، کارهای نیک فراوانی در نامهی عمل خود میبینند و گمان میکنند که این پرونده از آنان نیست، به آنها میگویند: بهواسطهی غیبتشدن، نیکیهای کسی که شما را غیبت کرده، برای شما ثبت شده است. (بحار، ج۷۲، ص۲۵۹.)
غیبت در روایات
در روایات، نام غیبت کننده در کنار کسی آمده که دائماً شراب میخورد. «تَحرُمُ الجَنَّةُ عَلى ثَلاثَةٍ: عَلَى المَنّانِ، وَ عَلَى المُغتابِ، وَ عَلى مُدمِنِ الخَمرِ» ( وسائل الشيعه ۸: ۵۹۹ ح ۱۰.) پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: بهشت بر سه گروه حرام است، بر منّت گذار، غيبت كننده و دائم الخمر، (اين سه گروه از بهشت محروم هستند).
بر اساس روایات، کسی که عیوب برادر دینی خود را پیگیری (و برای دیگران نقل) کند، خداوند زشتیهای او را آشکار میکند. (محجّة البیضاء، ج۵، ص۲۵۲.)
پیامبرصلی الله علیه وآله فرمودند: یک درهم ربا، از سی و شش زنا بدتر است و بزرگترین ربا، معامله با آبروی مسلمان است. (بحار، ج۷۲، ص۲۲۲.)
در حدیث میخوانیم: نشستن در مسجد به انتظار نمازِ جماعت، عبادت است البتّه مادامی که منجر به غیبت نشود. (كافى، ج۲، ص۳۵۷.)
پیامبرصلی الله علیه وآله در آخرین خطبه خود در مدینه فرمودند: اگر کسی غیبت کند، روزهی او باطل است. (محجّةالبیضاء، ج۵،ص۲۵۴.) یعنی از برکات وآثار معنویی که یک روزهدار برخوردار است، محروم میشود.
جبران غیبت
برای جبران غیبتهایی که در گذشته مرتکب شدهایم، در صورتی که غیبتشونده زنده و در قید حیات است؛ اگر به او بگوییم که ما غیبت تو را کردهایم ناراحت میشود، به گفته بعضی مراجع تقلید، نباید به او گفت، بلکه باید بین خود و خداوند توبه کرد و اگر امکان دسترسی به شنوندگان غیبت است، به گونهای با ذکر خیر و تکریم آن فرد، تحقیر گذشته را جبران کنیم و اگر غیبتشونده ناراحت نمیشود، از خود او حلالیّت بخواهیم؛ اما اگر غیبت شونده از دنیا رفته است، باید توبه کرده و از درگاه خداوند عذرخواهی کنیم که البتّه خداوند توبهپذیر و بخشنده است.
شیخ طوسی در شرح تجرید، بر اساس حدیثی از پیامبرصلی الله علیه وآله میفرماید: اگر غیبت شونده، غیبت را شنیده است، جبران آن به این است که نزد او برویم و عذرخواهی کرده و حلالیّت بخواهیم، امّا اگر نشنیده است، باید هرگاه یادی از غیبت شونده کردیم، برای او استغفار نماییم. «انّ کفّارة الغیبة أن تستغفر لمَن اغتبتَه کلّما ذکرتَه» (وسائل، ج۸ ، ص۶۰۵.)
موارد جواز غیبت
در مواردی، غیبت کردن جایز است که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
۱. در مقام مشورت در کارهای مهم؛ یعنی اگر شخصی دربارهی دیگری در مورد ازدواج و گزینش و مسئولیت دادن و… مشورت خواست، ما میتوانیم عیبهای آن فرد را به مشورت کننده بگوییم.
۲. برای ردّ سخن و عقیدهی باطلِ اشخاصی که دارای چنین اعتقاداتی هستند، نقل سخن و عیب سخن آنها جایز است، تا مبادا مردم دنبالهرو آنها شوند.
۳. برای گواهی دادن نزد قاضی، باید حقیقت را گفت گرچه غیبت باشد.
۴. برای اظهار مظلومیّت، بیان کردن ظلم ظالم مانعی ندارد.
۵. کسیکه بدون حیا و آشکارا گناه میکند، غیبت او مانعی ندارد.
۶. برای ردّ ادعاهای پوچ، غیبت مانعی ندارد. کسی که میگوید: من مجتهدم، دکترم، سیّدم، و ما میدانیم که او اهل این صفات نیست، جایز است به مردم آگاهی دهیم تا فریب نخورند.
شنیدن غیبت
وظیفه شنونده، گوش ندادن به غیبت ودفاع از مؤمن است. در حدیث میخوانیم: «السّاکتُ شَریکُ القائل» (غررالحكم.) کسی که غیبت را بشنود و سکوت کند، شریکِ جرم گوینده است.
پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: هر کس غیبتی را بشنود و آن را ردّ کند، خداوند هزار باب شرّ را در دنیا و آخرت بر او میبندد، ولی اگر ساکت بود و گوش داد، گناه گوینده نیز برای او ثبت میشود. و اگر بتواند غیبتشونده را یاری کند، ولی یاری نکند، در دو دنیا خوار و ذلیل میشود. (وسائل، ج۸، ص۶۰۶.)
در روایتی، غیبت کردن؛ کفر و شنیدن و راضی بودن به آن، شرک دانسته شده است. (بحار، ج۷۲، ص۲۲۶.)
در آیهی ۳۶ سوره اسراء میخوانیم: «إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا» هر یک از گوش و چشم و دل انسان، در قیامت مورد بازخواست قرار میگیرند. بنابراین ما حق شنیدن هر حرفی را نداریم.
چند پیام مهم آیه ۱۲ سوره حجرات
۱- ایمان، تعهّدآور است و باید از یکسری افکار و اعمال دوری نماید. «یا ایّها الّذین آمنوا اجتنبوا…» (ایمان، با سوءظن و تجسّس و غیبت سازگار نیست.)
۲- برای دوری از گناهان حتمی، باید از گناهان احتمالی اجتناب کنیم. (بنابراین از آنجایی که برخی گمانها گناه است، باید از بسیاری گمانها، دوری کنیم.) «اجتنبوا کثیراً… انّ بعض الظن اثم»
۳- برای جلوگیری از غیبت باید زمینههای غیبت را مسدود کرد. (راه ورود به غیبت، اوّل سوء ظن و سپس پیگیری و تجسّس است، لذا قرآن به همان ترتیب نهی کرده است.) «اجتنبوا کثیراً من الظن… لاتجسسوا ولا یغتب»
۴- گناه، گرچه در ظاهر شیرین و دلنشین است، ولی در دید باطنی و ملکوتی، خباثت و تنفّرآور است. «یأکل لحم اخیه میتاً» (باطن غیبت، خوردن گوشت مرده است و درباره هیچ گناهی این نوع تعبیر بکار نرفته است.)
۵- غیبت و بدگویی از دیگران حرام است، از هر سنّ و نژاد و مقامی که باشد. «لایغتب…» («احدکم» شامل کوچک و بزرگ، مشهور و گمنام، عالم و جاهل، زن و مرد و… میشود.)
۶- مردم باایمان، برادر و همخون یکدیگرند. «لحم اخیه»
۷- همان گونه که مرده قدرت دفاع از خود را ندارد، شخصی که مورد غیبت قرار گرفته است، چون حاضر نیست، قدرت دفاع ندارد. «میتاً»
۸- غیبت کردن، نوعی درّندگی است. «یأکل لحم اخیه میتاً»
۹- غیبت، با تقوا سازگاری ندارد. «لایغتب… واتّقوا اللَه»
۱۰- تقوا، انسان را به سوی توبه سوق میدهد. «واتّقوا اللَه ان اللّه توّاب»